|
گر صورتش ببینی و ور مادّه یکی است[۲۵۷] |
در این ابیات نیز کاشانی ذات حق را عین صفات پنداشته است. در اینجا کثرت اشاره به صفات الهی و وحدت اشاره به ذات حق که یکتا است میکند.
شمس تبریزی یکی از صفات خدا را که علم است از ذات جدا نمیداند نه تنها علم بلکه از دیدگاه وی هیچ صفات از ذات جدا نیست.[۲۵۸]
۴-۳-۴- جامی و صفات باریتعالی
عبدالرّحمن جامی در بحث صفات الهی، دو دیدگاه عرفان و کلام را به همآمیخته است. گاه وارد عرفان میشود و گاه مسائل کلام را مطمح نظر قرار میدهد. این افکار و اندیشهها چیزی جز بازتاب محیط زندگانی و متأثر شدن از افکار و اندیشههای زمان وی نیست. چه در روزگار او مسائل کلامی موردبحث دانشمندان و متفکران اسلامی بود. از جانبی وی در عرفان سرآمد زمان خود بود و بشدت تحت تأثیر اندیشههای ابن عربی قرار داشت. بنابراین وی در بحث صفات الهی که از مسائل مهم عرفان و کلام و محل نزاع فرق اسلامی است، دارای دو رویکرد عرفانی و کلامی است.
از دیدگاه عرفانی، جامی قائل به عینیّت ذات و صفات است، زیرا از دیدگاه عرفا عالم چیزی جز تجلّی و ظهور حقتعالی نیست، و از این رو، مظاهر نمیتوانند از مُظهر جدا باشند. از این دیدگاه عالم همه تجلّی صفات جلالی و جمالی حقتعالی است و چیزی غیر از ذات نیست، چنانکه جامی میگوید:
ای آفتاب روی تو عکس فروغ ذات |
|
ظاهر ز زلف و خال و خطت کثرت صفات صفات |
زیر نقاب جعد مسلسل رخ تو کرد |
|
شرح بطون ذات و ظهور تعیّنات |
|
|
(دیوان، ص ۱۶۰) |
جامی در این ابیات در باب صفات خداوند دیدی عرفانی دارد. از دیدگاه او عالم همه تجلّیات الهی است. بهعبارتدیگر، عالم کثرت، تجلّی اسماء و صفات خداوند است که میتوانند تجلّی صفات جمالی یا جلالی حضرتش باشند. در بیت فوق زلف تجلّی اسماء و صفات جلالی و خط و خال مظهری از صفات جمالی الهی اند. جامی به وسیلۀ این نمادها میخواهد این موضوع را بیان کند که عالم کثرت مظهر و تجلّی و آینهای است از ذات قدیم الهی.
جامی نظر کاملتر خود را در این زمینه در جای دیگر از آثار خود بیان میدارد که به نظر میرسد، میتوان آن را نظر نهایی و کاملتر جامی در این باب دانست. او معتقد است که اگر از دیدگاه عقول و فهمهایی که متّکی به عقلهای بشری هستند به این موضوع نگریسته شود، صفات الهی غیر از ذات او به نظر میآیند، اما اگر از فهمهای ظاهری فراتر رفته و به طوری ورای طور عقول دست یابیم و از دیدگاه حقیقت به این مسأله بنگریم، در مییابیم که صفات عین ذاتند نه چیزی جدای از آن: «صفات غیر ذاتند من حیث من یفهمه العقول و عین ذاتند من حیث تحقق و حصول، مثلاً عالِم ذات است به اعتبار صفت علم و قادر به اعتبار قدرت و مرید به اعتبار ارادت و شک نیست که اینها چنانکه به حسب مفهوم با یکدیگر متغایرند ذات را نیز مغایرند اما به حسب تحقق و هستی عین ذاتند به آن معنی که آنجا وجودات متعدد نیست، بلکه وجودیت واحد و اسماء و صفات، نسب و اعتبار است».[۲۵۹]
او همین مفهوم را به صورت تلویحی در ضمن ابیاتی در دیوان خود نیز بیان کرده است و معتقد است اگرچه در ظاهر ممکن است گاه بین ذات و صفات مباینتی به نظر آید اما اگر بیپرده و ورای حُجُب، آن حقیقت دریافته شود، این موضوع درک خواهد شد که ذوات متعددی در کار نیست و در پس پردۀ وحدت، ذات و صفات مباینتی با هم ندارند:
گه عشق به ذات می نماید |
|
گاهی به صفات می نماید |
بی پرده یکی است ذاتش امّا |
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
نوشتههای مرتبط
آیا شما که صورتتان رادر سایهی نقاب غمانگیز زندگیمخفی نمودهایدگاهی به این حقیقت یاسآوراندیشه میکنیدکه زندههای امروزیچیزی بجز تفالهی یک زنده نیستند. (فرخزاد،۱۹۸:۱۳۶۸)۳-۵-۲- تابو شکنی اخلاقی فروغ« همان طور که گفته شد تابو شامل تمام نبایدها و ادامه مطلب…
« انتشار مجموعهی اسیر، حاصل تنش احساسات و هیجانهای دختری نوجوان در جامعهای سنتی است که عشق به او شهامت سنت شکنی دارد. او علیه ارزشهای تحمیلی جامعه اعتراض کرد. او برای سازگاری با جامعه ادامه مطلب…
«شاه هر چند پیشتر از امینی، مستقیم و غیرمستقیم از اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین دهقانان صحبت کردهبود؛ ولی در این روزها، ترس از به قدرت رسیدن امینی، او را با مخالفین تقسیم زمین ادامه مطلب…